در صف طولانی بهشت ،در روز قیامت یک راننده اتوبوس در جلو و یک کشیش پشت
سر راننده ایستاده بودند .نوبت راننده که رسید فرشتهای نگاهی عمیق به
کارنامهاش انداخت و بهش گفت: شما بفرمائید بهشت. نوبت کشیشه که رسید
فرشته نگاهی به کارنامهاش کرد و بی معطلی گفت: شما برید جهنم که به
خدمتتون برسند. کشیشه تا اینو شنید صدای اعتراضش بلند شد که: این بی
عدالتیه که این یارو ، راننده اتوبوس به بهشت بره و من به جهنم. من که
تمام عمرم را تو کلیسا صرف عبادت خدا کردهام.فرشته با مهربانی بهش گفت:
ببین، اون یارو رانننده اتوبوس وقتی رانندگی میکرد تمام سرنشینان اتوبوس
هر کاری داشتند ول میکردند فقط دعا میکردند ولی تو ، وقتی موعظه میخوندی
تمام کسانی که تو کلیسا بودند خوابشون میگرفت.
:: بازدید از این مطلب : 301
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1